اصلاح در مقام ایثار از نظر قرآن
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، رفتارهای اجتماعی انسان نسبت به دیگران میبایست فراتر از عدالت مثلی یا عفو احسانی باشد و شخص در مقام ایثار اکرامیبا دیگران مراودات داشته باشد. بنابراین، اگر فعل دیگری به گونهای است که مشکلاتی برای انسان پدید میآورد و فساد و تباهی را به دنبال دارد، میبایست در رفتار اجتماعی به ویژه با مومنان، نه تنها «رحمت رحمانی» داشته باشد و از کرده آنان بگذرد و عفو نماید، بلکه با اعمال اصلاحی، فساد را تغییر دهد و بستری برای بهره مندی شخص خطاکار و گناهکار از «رحمت رحیمی» فراهم آورد. این نوع اصلاح گری که از سوی متضرر انجام میگیرد، گامیبلند برای ایجاد اجتماع مبتنی بر اصول مکارم اخلاقی است که مهم ترین فلسفه و هدف بعثت از سوی پیامبر(ص) دانسته شده است.از نظر آموزههای قرآنی، هر انسانی میبایست در شاکله وجودی خویش تغییرات مثبت و سازندهای را ایجاد کند که او را به سطح انسان کامل نزدیک سازد، به طوری که از هر گونه «عیب» مبرا و پاک باشد و صفتی از صفات کمالی الهی نباشد که در او تحقق نداشته باشد، انسان باید در کسب صفات الهی که حقایق وجودی هستند، به گونهای عمل کند که «مظهر تمامیت کمالی اسماء و صفات الهی» شود. البته چنین چیزی نیازمند «شرح صدر» است که چیزی جز «سعه وجودی نفس» انسان نیست؛ به طوری که نفس انسانی که دارای «ظرفیت بی پایان» است بتواند همه اسماء و صفات را در خود ظهور داده و تجلیگاه آنها باشد.(انشراح، آیه ۱؛ طه، آیه ۲۵)این ظرفیت نفس انسانی در عروج و هبوط از مواردی است که قرآن بر آن تاکید دارد تا به انسان هشدار دهد که وجود انسانی تا چه اندازه میتواند در دو سویه متقابل حرکت کند و «سیر» و «صیرورت» داشته باشد و با «صیرورت و شدنهای وجودی» ممکن است «متاله» یا «کالانعام بل هم اضل»باشد.
از نظر قرآن، آنچه شرح صدر در دو سویه متقابل ایمان و کفر و عروج و سقوط را موجب میشود، افکار و رفتار آدمیاست؛ به طوری که با هر فکر و عمل و اندیشه و انگیزهای انسان ممکن است وجودش را به سمت کمال یا نقصان سوق دهد. بنابراین، انسان میبایست مواظب و مراقب افکار و رفتار خویش باشد؛ زیرا این افکار و رفتار است که وجودش را برای ابدیت میسازد و در قیامت آن چه را خود «ساخته» را به تجسم اخروی میبیند و مییابد؛ چرا که از نظر قرآن، بهشت و دوزخ در درون آدم شکل میگیرد و «آتش» در سینهها و صدور کافر روشن و شعله میکشد(همزه، آیات ۷ و ۸)؛ چنان که «روح و ریحان و جنت نعیم» خود شخص مومن است.(واقعه، آیه ۸۹) این گونه است که به «حق الیقین» سعه وجودی خویش را در کفر و ایمان مییابد.(واقعه، آیه ۹۵)از نظر آموزههای وحیانی قرآن، آن چه انسان را میسازد، افکار و رفتار اوست. این گونه است که «شاکله» وجودی هر کسی با اعمال و افکار ساخته میشود و سپس از همین «شاکله وجودی ساخته شده» اعمال و افکار دیگر انسان صادر میشود(اسراء، آیه ۸۴)؛ به این معنا که فکر و عمل در شاکله وجودی و شاکله وجودی در فکر و عمل تاثیر متقابل به جا میگذارد؛ چنان که علم با عمل سعه وجودی مییابد و عمل با علم به سعه وجودی میرسد. مومن میبایست در صراط مستقیم الهی گام به گام خود را کامل کند و به تمامیت برساند و «شرح صدر ایمانی» بیابد. به طور طبیعی برای رسیدن به کمالات خلقی لازم است تا سه گام اصلی را بردارد که ناظر به سه «مرتبه ایمان و تقوای الهی» است که خروجی آن یقینهای سه گانه است:الف: عدالت مثلی: از نظر آموزههای وحیانی قرآن، هر کسی باید تلاش کند تا «نفس» به «خُلق عدالت» دست یابد. این گونه است که در رفتارهای اجتماعی هر گاه از کسی بدی و سیئه دید، به همان اندازه و میزان بدی میکند، نه کم تر و نه بیش تر؛ بنابراین از نظر قرآن، در گام اول در رفتارهای اجتماعی، اخلاق مقتضی این است که انسان «مقابله به مثل» کند؛ یعنی در برابر بدی بدی و در برابر نیکی نیکی کند؛ ب: عفو احسانی: از نظر قرآن، روابط اجتماعی میان امت اسلام و مومنان میبایست بر مدار « رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» باشد.(فتح، آیه ۲۹) برای دست یابی به این درجه از سلامت رفتار اجتماعی، میبایست دو گام اساسی برداشته شود تا «رحمت رحمانی و رحمت رحیمی» در اجتماع مومنان ظهور و بروز کند. در گام اول در روابط اجتماعی میان امت ایمانی، لازم است تا فراتر از «عدالت مثلی» اشخاص به «عفو» عنایت کنند و از حق و حقوق خویش از جمله قصاص و مهریه بگذرند(بقره، آیات ۱۷۸ و ۲۳۷)؛ زیرا عفو نیز «اقرب للتقوی» است: اگر عفو کنید آن نزدیک تر به تقوا است.(بقره، آیه ۲۳۷) این نوع برخورد نسبت به دیگران که انسان از حق خویش بگذرد و مجازات و مقابله به مثل نکند، مرحله اول ظهور «رحمت» الهی در میان امت است که از آن به «رحمت رحمانی فراگیر» یاد میشود.ج: ایثار اکرامی: مومنان در اجتماع ایمانی میبایست فراتر از «عفو احسانی» به «ایثار اکرامی» بیاندیشند و بدان عمل کنند تا جلوه رحمت رحیمیدر قالب تکریم مومنان تجلی یابد و ظهور پیدا کند. در این حالت نه تنها شخص از حق خویش میگذرد، بلکه کارهایی را انجام میدهد که ناظر به «فضل» است؛ یعنی نه تنها «عفو» از خطا و گناه دارد، بلکه کمکهای مالی و غیر مالی در حق خطاکار انجام میدهد و با دیده کرامت و اکرام و تکریم با او مواجه میشود. خدا در همین آیه ۲۳۷ سوره بقره، پس از آن که به «عفو احسانی» توجه میدهد ، خواهان رفتاری مبتنی بر «فضل» است و میفرماید: فضل را میان یک دیگر فراموش نکنید. این فضل همان «ایثار اکرامی» است .از نظر آموزههای وحیانی قرآن، مومنان باید فراتر از محاسن اخلاقی به مکارم اخلاقی دست یابند؛ زیرا پیامبر(ص) بدان مبعوث شده است.مومنان در کمالات اخلاقی به تمامیت آن رسیده اند به طوری که نسبت به یک دیگر «ایثار» میکنند و چیزی که محبوب ایشان است و بدان نیاز مبرم و ضروری دارند، به دیگری میدهند هر چند که خود با مشکلات بزرگی مواجه میشوند.(حشر، آیات ۸ و ۹؛ انسان، آیات ۸ و۹).از نظر قرآن، هر کسی که خطای کرد و فسادی را ایجاد کرد میبایست ضمن «توبه» به «اصلاح» امر فاسد بپردازد و آن را اصلاح کند و در همان وضعیت فساد آلود رها نکند.خدا در قرآن از مومنان میخواهد همان طوری که لازم است تا شخص توبه کار به اصلاح عمل فاسد خویش بپردازد و آن را در همان حال فساد رها نکند، بهتر است که مومنان نسبت به کسانی که «خطاکار» هستند این گونه عمل کنند و کارهای فاسد آنان را اصلاح کنند تا این گونه در مقام «ایثار اکرامی» قرار گیرند. پس از نظر قرآن، اصلاح گری نسبت به کار بد دیگری اقدامیاست که فراتر از عفو قرار میگیرد؛ هر چند که شخص خطاکار به عنوان ظالم میبایست به این امر اقدام کند، اما مومنان منتظر اصلاح گری او نمانند؛ زیرا ممکن است ناتوان باشد یا نخواهد این کار را انجام دهد، ولی مومنان برای حفظ سلامت اجتماع بر خود لازم میدانند تا به اصلاح امر فاسدی بپردازند که دیگران ایجاد کردند.به هر حال، اصلاح در مقام ایثار اکرامیاوج اخلاق در ساحت مکارم اخلاقی است که امت اسلام و مومنان در بیان اظهار رحمت رحیمیمیان خویش میبایست آن را در دستور کار قرار دهند و به انتظار اصلاح از سوی خطارکار نمانند، بلکه خود برای اصلاح امر فاسد اقدام کنند تا این گونه اجتماع اسلامیسالم برای همگان فراهم آید.
برچسبها: اصلاح, مقام ایثار, قرآن