چیستی و حقیقت «روح» از نظر قرآن
«الروح» خود یکی از مخلوقات امری الهی است.(اسراء، آیه ۸۵) هم چنین از نظر قرآن، روح به عنوان «فرشته» و از جنس آنان در خطاب کلی و عمومیالهی برای سجده داخل است که خدا فرموده است.در باره «روح» مطالبی در قرآن بیان شده که میتواند جایگاه خاص و ویژه روح را در میان فرشتگان روشن سازد. از جمله این مطالب عبارتند از:1-موجودات امری: روح مانند دیگر فرشتگان از مخلوقات الهی است. خدا در قرآن میفرماید: برای اوست خلق و امر.(اعراف، آیه ۵۴) در جایی دیگر درباره روح به صراحت میفرماید: و در باره روح از تو مى پرسند؟ بگو: روح از سنخ امر و فرمان پروردگار من است؛ و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است. (اسراء، آیه ۸۵) 2-عدم نیاز به فرآیند: اگر روح از فرشتگان است؛ بنابراین، فرشتگان نیز میبایست از مصادیق «خلق امری» باشند؛ یعنی روح و فرشته مانند دیگر «مخلوقات غیر امری» نیازمند طی شدن «فرآیندی» برای خلقت نیست؛ زیرا تفاوت «امر و خلق» در این این است که موجودات خلقی نیازمند فرآیندی برای خلقت هستند؛ مانند آسمانها و زمین که «شش روز خلقت» آنان طول کشید.یا مانند انسانها که فرآیندهای خلقتی آنان پیچیده تر است. 3-نفخ روح در انسان: شکی نیست که «روح» در انسان دمیده میشود تا «نفس» انشاء شود.به نظر میرسد که «روحی» یا «روحه» همان «روح القدس» باشد که مسئولیت دمیدن روح در رحم مریم(س) را به عهده داشته است؛ 4-وحی: از مسئولیتهای «روح» القای وحی یا نزول و تنزیل و انزال آن است که بارها با اشکال گوناگون بیان شده است. «روح الامین» همان «الروح» است که مسئولیت القای وحی را به قلب پیامبر(ص) به عهده داشته است. 5-تدبیر امور: تدبیر امور از طریق فرشتگان «مدبرات امر»(نازعات، آیه ۵) از آسمان به زمین انجام میشود و در سلسله مراتب این کار فرشتگان مخصوص حضور دارند. «امر» در یک روز هزار ساله نزول دارد، نه این که نزول فرشتگان صورت گیرد و هزار ساله زمینی به درازا بکشد(سجده، آیه۵) پس امر از یک فرشته بالاتر به فرشته پایین تر داده میشود، نه این که فرشتگان بالا برای امر نزول یابند؛ زیرا برای هر فرشتهای مقام معلوم است که از آن «مقام» فروتر نیاید یا فراتر نرود.(صافات، آیات ۱۶۴ تا ۱۶۶)6-ماموران مقدرات شب قدر: از دیگر مسئولیتهای «روح» تنزل هر ساله در شب قدر برای ماموریتهای سالانه مقدرات هستی است.(قدر، آیه ۴؛ دخان، آیات ۱ تا ۵) از نظر قرآن، روح با فرشتگان در شب قدر به اذن الهی برای هر «امری» هر ساله تنزلاتی دارد. 7-نام و عناوین گوناگون روح: در قرآن از «الروح» (اسراء، آیه ۸۵) با عناوینی چون «روح القدس» یا «روح الامین»یا «روحی»یا «روحه»یا «روحنا»یا «روح منه»یا «روح الله»(یوسف، آیه ۸۷) یاد کرده است. 7-تایید پیامبران: از نظر قرآن پیامبران اولوا العزم موید به تایید روح القدس هستند. از آن جایی که «رب» پیامبر(ص) رب العالمین است، روح تایید کننده آن حضرت نیز «الروح» است که مطلق روحانیت است. 8-جبرئیل: از نظر قرآن، حضرت جبرائیل به عنوان فرشته وحی و روح الامین و روح القدس، از فرشتگان برتر الهی است. 9-عامل امید و رهایی از یاس: از نظر قرآن، «روح الله» عامل امیدواری و رهایی از یاس در انسان مومن است.(یوسف، آیه ۸۷) 10-تثبیت ایمان: روح القدس با «تنزلات» قرآن به سوی پیامبر(ص) در قالب «تنزیل» نه «انزال» موجب تثیبت ایمان مومنان ، هدایت و بشارت برای مسلمانان میشود.(نحل، آیه ۱۰۲)
11-قرآن و ایمان: از نظر قرآن، روح القدس، برای پیامبر(ص) «روحانیت خاصی» دارد که قرآن و نور ایمان است.(شوری، آیه ۵۲) 12-جزیی از امر الهی: از نظر قرآن روح «من امر الله» است. در حقیقت روح از امر الهی بخشی از حقیقت «امر الله» است نه تمام آن. بر این اساس نور قرآن که از روحانیت برخوردار است، بخشی از تمام حقیقت «امر الهی» است.(شوری، آیه ۵۲) 13-تمثل: از نظر قرآن، «روح» از فرشتگان و قابلیت «تمثل» را دارد، به طوری که برای مریم به شکل بشری کامل و خوش اندام و معتدل نمایان شده و روح عیسی را در رحم او دمید.(مریم، آیه ۱۷) به این معنا که روح با تمثل بشری، نفس عیسی را انشاء کرد.(انبیاء، آیه ۹۱؛ تحریم، آیه ۱۲) 14-عرشیان: از نظر قرآن روح به لحاظ درجه رفعت از عرشیان است که برای اموری چون «وحی» و «نفخ» روح و «تایید» پیامیران بزرگ الهی مسئولیتهایی را دارا هستند.(غافر، آیه ۱۵ ) 15-عروج روح: از نظر قرآن روح به سوی خدا در روزی برابر با پنجاه هزار سال قمری عروج میکند.(معارج، آیه ۴) 16-مامور چون فرشتگان: روح همانند دیگر فرشتگان با همه رفعت در مقام و منزلت در عرش الهی میبایست در صف به انتظار «اذن» الهی باشد تا کاری انجام دهد یا سخنی بگوید و عملی داشته باشد.(نباء، آیه ۳۸) 17-جبریل علیه السلام روح الهی است. او رسول کریم صاحب قوت و مکانت در نزد خدای صاحب عرش است. جبرئیل هم چنین مطاع و اطاعت شوند و امین الهی است.(تکویر، آیات ۱۹ تا ۲۱) او ذی قوه و شدید القوی و مهر قوای الهی است و در میان فرشتگان در ازیاد قوت و قدرت جزو برترینها است.(نجم، آیه ۷). از نظر قرآن ، در یک دسته بندی کلی هستی به دو دسته اصلی «امر و خلق» تقسیم میشود. (اعراف، آیه ۵۴) به نظر میرسد که «روح»(اسراء، آیه ۸۵) و نیز «عالین»(ص، آیه ۷۵) از موجودات امری هستند نه از موجودات خلقی و از همین جهت غیر از فرشتگان هستند. از همین روست که خدا هماره در آیات قرآنی «روح» را جدا از «ملائکه» مطرح میکند.(نباء، آیه ۳۸) به عنوان نمونه از عروج یک روزه «فرشتگان و روح» سخن به میان میآید که بر اساس شمارش سال قمری پنجاه هزار سال است.(معارج ، آیه ۲) هم چنین درباره تنزل فرشتگان و روح سخن گفته است که برای «امر سالانه» در شب قدر است.(قدر، آیه ۴) در همه این آیات فرشتگان در معیت روح هستند به طوری که احساس میشود که روح مسئولیت فرماندهی فرشتگان را به عهده دارد.از نظر قرآن، روح از جنس «امر» نه «خلق»(اسراء، آیه ۸۵) و مسئول امر(غافر، آیه ۱۵) است. از نظر قرآن، انسان به سبب آن که دارای «روح» است، از منزلت برتری از فرشتگان قرار دارد که از جنس روح نیستند. انسان به سبب همان روح دمیده که به شکل «نفس» در آمده است از عالم غیب روح است که عالم امری است نه عالم خلقی.(سجده، آیه ۹).فرشتگان معمولی در عالم «روح» و «عالین» حضور نمییابند؛ زیرا فراتر از ظرفیت وجودی آنان است. البته «روح» با آن که از مقام امری است نمیتواند در عالم «عالین» حضور یابد. از نظر قرآن، عالین «مامور به سجده» نبودند(ص، آیه ۷۵)؛ زیرا اصولا آنان از جنس فرشتگان نیستند؛ چنان که از جنس جنیان نیستند؛ بنابراین، عدم سجده ابلیس میبایست ارتباط به یکی از دو شق داشته باشد: استکبار یا عالین. به این معنا که از سوی ابلیس یا باید تمرد استکباری رخ داده باشد؛ یا آن که اصولا داخل در خطاب سجده نباشد؛ زیرا فراتر از فرشتگان باشد که همان «عالین» هستند.البته ممکن است گفته شود که «عالین» شامل گروههایی از جنس «کروبین» و مانند آنها است که از جنس فرشته نیستند؛ زیرا فرشتگان خلقی هستند و آنان از موجودات امری هستند.از نظر قرآن، موجودات ساحت «قدس» و «عرش» مخاطب به خطاب سجده بودند که همگی از موجودات خلقی هستند. این بدان معناست که «جنیان» نیز مخاطب به خطاب سجده هستند؛ چنان که فروتر از فرشتگان هر کسی باشد، نیز این گونه است. این بدان معناست که همه چیزی که ما از آن به موجودات سماوی و ارضی یاد میکنیم مخاطب به خطاب سجده بودند.از نظر قرآن، فرشتگان به سبب «خالص شدن» و مقام «مُخلَص» معصوم هستند؛ چنان که انسانهای «مُخلص» نیز این گونه هستند و اصولا شیطان نسبت به آنان دسترسی ندارد.نه این که دسترسی داشته باشد ونخواهد وسوسه کند و شیطنت ورزد. پس اگر در دسترس بودند بی گمان وسوسه میکرد، ولی آنان همانند فرشتگان معصوم بوده و بیرون از دسترسی ابلیس هستند.
برچسبها: چیستی و حقیقت, «روح», قرآن